خیل وقت است دیگر نمیرنجم

خـــیلے وقت است دیگـــر نـمیرنجم
فقطــ قـــدم میرنم
مدت هاست دیگــر مقابل ڪســے نـــمی ایستم
فقطـ رد میشوم
دیگـر اعـــتراضے هـم بـه چــیزی نــمیڪنم.
حـتـے چیزهایـــے ڪه دوست دارم هم به زبان نمے آورم
فقطــ نگاه میکنم.
خـیره و خـــوب
نگاهـے پر درد و از عـمق وجــودم
دیگـــر نایـــے برای جبهه گرفتن و اعتراض نـــدارم
دل بــے چــاره و رنجورم هم ڪوتاه آمده است
بـــے چاره او هم دیگـر ڪنار آمده
مـــے داند دیگـر نـــمیڪشم
ڪم توقع شده است.
دیگــر همه فهمیده اند ڪم آوردنم را
هیچ ڪس سر به سر اعـصاب ضعــیفم نمیگذارد
حــتــے نزدیڪ تریـــن ها هم رد دادنم را گـرفته انــد..‌.
دیدگاه ها (۱)

گاهے وقتا تو رابطه هانیازے نیست طرف بهت بگه:برو !همین که ساع...

بــــِٰٰٰٰٰٰٰـٰٰٰٰٓٓٓٓـٰٰٓٓـٰٓـٓــٰـه بعضــــِٰٰٰٰٰٰٰـٰٰٰٓٓٓ...

خواستم چند روزی نباشم…تا شاید کسی حس کند نبودنم را،تا کسی حس...

خخخ والا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط