پدرم میگفت

پدرم میگفت:
محبتت را به برگ ها سنجاق مزن
که باد با خود می بَرد...
محبتت را به آب جویی بریز
که با ریشه ها عجین شود...
ریشه ها هرگز اسیر باد نیست...

مادرم میگفت:
پروانه ی محبتت را
به تار عنکبوتی بینداز که سیر نباشد...
محبتت را به خانه ی دلی بنشان
که خیال بیرون شدن ندارد...

و یاد معلمم بخیر...
هر وقت به آخر خط میرسیدم میگفت:
نقطه سر خط...
مهربان تر از خودت
با دیگران باش...
دیدگاه ها (۵)

✨ 💖 ✨ محبت زیباترین هدیہ خداستبا محبت بهترین اتفاقات رقم خوا...

الهی❣ درسکوت شب ذهنم را آرام کن و مرا درپناه خودت به دور از ...

یک پروفسور فرانسوی در جشن بازنشستگی اش در دانشگاه سوربن فران...

⇚ با هر رنگـــــــــی ↭ رفاقت کُـــــــــــن⇛ ولـــــــی رفا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط