تجربه تاریخی نشان داده است کشورهایی که در دام پوپولیست اف
تجربه تاریخی نشان داده است کشورهایی که در دام پوپولیست افتادهاند به ازای هر سال حکومت آنها سالیان متمادی از قافلۀ توسعه و پیشرفت عقب ماندند ، بعد از جنگ جهانی دوم آرژانتین کشوری متمول تلقی میشد که بعد از استرالیا، بریتانیا و آمریکا چهارمین کشور ثروتمند جهان بود و جایگاهی برتر از فرانسه، آلمان، ژاپن و سایر قدرتهای امروزی داشت، بد نیست بدانیم که در آن دوران، جوانان اروپایی که در آرزوی زندگی بهتر به آن سوی اقیانوس اطلس پر میکشیدند در انتخاب میان دو گزینه آرژانتین یا کالیفرنیا همواره مردد بودند، رشد اقتصادی این کشور قریب به ۴٠ سال بیشتر از 6% بود که بالاترین رکورد در تمام دنیا به شمار میرود، همچنین آرژانتین بهشت سرمایه گـذاران خارجی هم بود و اروپاییها بیشترین سرمایه گذاری را دراین کشور انجام میدادند.
تا این که در سال 1946 ژنرال دومینگو پرون رییس جمهور این کشور شد، او با وعدههایی مانند بهبود وضع معیشت تودههای مردم و اصلاح روابط جامعه به نفع مستضعفان آتش احساسات قشرهای محروم را برافروخت و رییسجمهور آرژانتین شد. تئوری اقتصادی پرون برای ما چندان غریبه نیست: دولت توانایی آن را دارد که با حمایتهای خود اقتصادی خودکفا را با تکیه بر تولید ملی در چارچوب مرزهای کشور سازماندهی کند و از کمکهای خارجی بینیاز باشد.
غافل از اینکه سیاسی کردن اقتصاد در هر زمانی و به هر شکلی نتیجهای جز افزایش رکود، تورم، بیکاری، فقر، دزدی، فحشا، فساد گسترده در نهادهای مختلف دولتی و خصوصی و پیدایش مافیایی در قدرت که برخوردار از رانتهای کلان و انحصارهای همه جانبه هستند ندارد ، پرون به اسم دفاع از مردم و فقرا، فقر را چنان در آرژانتین نهادینه کرد که پس از گذشت دهها سال همچنان این کشور نتوانسته به دوران رونق قبل برگردد و مردمانش به مانند بسیاری از ایرانیها حسرت سالهای نه چندان دور را میخورند.
پوپولیسم نوعی مخدر است که به مردم سرمستی کوتاهمدت می بخشد اما آثار بلندمدت آن فاجعهای مهلک است ( مثل سرمستی سال ٩٠ از دریافت یارانه ۴۵ هزار تومانی و بیچارگی سال ٩٧ از تورم ٢٠٠درصدی ) خدا میداند اقتصاد ایران در ٣ دهۀ اخیر چه آسیبی از پوپولیسم خورد و شد آنچه نباید میشد. پوپولیسم ما را به خاک سیاه خواهد نشاند پس ای کاش هر کدام به وسع خود و به عنوان یک شهروند نسبت به کشور احساس مسئولیت کنیم چون فرصت چندانی برای جلوگیری از فاجعه نداریم.
.
تا این که در سال 1946 ژنرال دومینگو پرون رییس جمهور این کشور شد، او با وعدههایی مانند بهبود وضع معیشت تودههای مردم و اصلاح روابط جامعه به نفع مستضعفان آتش احساسات قشرهای محروم را برافروخت و رییسجمهور آرژانتین شد. تئوری اقتصادی پرون برای ما چندان غریبه نیست: دولت توانایی آن را دارد که با حمایتهای خود اقتصادی خودکفا را با تکیه بر تولید ملی در چارچوب مرزهای کشور سازماندهی کند و از کمکهای خارجی بینیاز باشد.
غافل از اینکه سیاسی کردن اقتصاد در هر زمانی و به هر شکلی نتیجهای جز افزایش رکود، تورم، بیکاری، فقر، دزدی، فحشا، فساد گسترده در نهادهای مختلف دولتی و خصوصی و پیدایش مافیایی در قدرت که برخوردار از رانتهای کلان و انحصارهای همه جانبه هستند ندارد ، پرون به اسم دفاع از مردم و فقرا، فقر را چنان در آرژانتین نهادینه کرد که پس از گذشت دهها سال همچنان این کشور نتوانسته به دوران رونق قبل برگردد و مردمانش به مانند بسیاری از ایرانیها حسرت سالهای نه چندان دور را میخورند.
پوپولیسم نوعی مخدر است که به مردم سرمستی کوتاهمدت می بخشد اما آثار بلندمدت آن فاجعهای مهلک است ( مثل سرمستی سال ٩٠ از دریافت یارانه ۴۵ هزار تومانی و بیچارگی سال ٩٧ از تورم ٢٠٠درصدی ) خدا میداند اقتصاد ایران در ٣ دهۀ اخیر چه آسیبی از پوپولیسم خورد و شد آنچه نباید میشد. پوپولیسم ما را به خاک سیاه خواهد نشاند پس ای کاش هر کدام به وسع خود و به عنوان یک شهروند نسبت به کشور احساس مسئولیت کنیم چون فرصت چندانی برای جلوگیری از فاجعه نداریم.
.
۶۲.۲k
۲۲ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.