کشتی شکست خورده طوفان کربلا
کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا
<در خاک و خون طپیده میدان کربلا
گر چشم روزگار بر او زار میگریست
<خون میگذشت از سر ایوان کربلا
نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک
<زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
<خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
<خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا
زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد
<فریاد العطش ز بیابان کربلا
آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم
<کردند رو به خیمهٔ سلطان کربلا
محتشم
فقط 6 روز تا محرم الحرام
<در خاک و خون طپیده میدان کربلا
گر چشم روزگار بر او زار میگریست
<خون میگذشت از سر ایوان کربلا
نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک
<زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
<خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
<خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا
زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد
<فریاد العطش ز بیابان کربلا
آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم
<کردند رو به خیمهٔ سلطان کربلا
محتشم
فقط 6 روز تا محرم الحرام
- ۱.۶k
- ۲۴ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط