بیبی من p17
_ولش کن*فریاد*
زن:ام..جیمینا زود اومدی..حیف شد میخواستم جنازه این دخترو بهت بدم..ولی انگاری نشد چطوره جفتتون رو یه دفعه بکشم...این کار خیلی بهت کیف میده
_تو یه روانی به تمام معنایی
زن:حدس بزن کی روانیم کرده*فریاد*
_من از کجا باید بدونم
زن:تو..تو منو روانی کردی..بعد از کاری که باهام کردی پارک جیمین*فریاد*
_من حتی تورو نمیشناسم
زن؛بدون ماسک که میشناسی...
_جیوون...
جیوون:دیدی..حالا منو شناختی..حالا جواب کارای تورو قراره این دختر بده..
راوی:جیمین شوک زده شده بود..حتی فکرشو نمیکرد دختر اون خاندان رو ببینه ..
جیوون:چیشده..چرا خشکت زده..انتظار نداشتی کسی رو که با خانوادش بازی کردی رو ببینی؟
*فلش بک*
_آقای کانگ..ما قرار بود باهم معامله کنیم به شرط اینکه انبار تفنگ هاتون رو بدید به من
آقای کانگ:اخه آقای پارک..ما تازه به شما اعتماد کردیم نمیشه همینطوری که با شما معامله کنیم
_باشه خب..میدونید که درجه ما بالاتر از شماس..چطوره مدتی واسم کار کنید؟..ولی واسه اعتماد به شما اون دخترو بدید به من
آقای کانگ:منظورتون چیه..من نمیتونم دخترم..کسی که وارث من رو بارداره رو بدم به شما...حتما دیوونه شدید آقای پارک
_با این کارتون میتونستم درجه شمارو ببرم بالا اونطوری شما سود میکردید..هر طور میلتونه آقای کانگ
آقای کانگ:..پارک جیمین..قبوله
_میدونستم*پوزخند*
.
.
_راه بیوفت دیگه دختره احمق
جیوون:چ.چشم
_فکر میکنی برای چی اینجایی..واسم کار میکنی..همین الان کارت شروعه..خ.د.م.ت.ک.ا.ر م.ن
جیوون:خدمتکار..منظورتون..
_منظورم واضحه..شاید تو زیادی خنگی که نمیفهمی..برو کارت رو انجام بده
جیوون:.......
_مگه کری*فریاد،
جیوون:چشم..ار.باب
_حالا شد..برو گمشو بیرون از اتاقم
*شب ساعت ¹¹*
جیوون:سلام ارباب
_تو کی هستی..*خمار،
جیوون:ارباب شما مستید؟
_من مست؟نه بابا*خمار*
جیوون:بفرمایید من میبرمتون اتاقتون
_هومم*خمار*
جیوون:ارباب شما استراحت کنی..ایی
_یه امشبو حال نمیدی بهم بیبی گرل؟
جیوون:چی..م.منظورتون چی..لطفا نکنید لطفا....نه نه نه.......
_فردا صبح بیدار شدم..جیوون کنارم بود..با یادآوری کار دیشبم پتو رو زدم کنار..لای مای اون پر از خون بود..نه نه امکان نداره من قاتل یه بچه بیگناه بودم؟....
*بیمارستان*
_جیوونا بلندشو چشاتو ببینم خواهش میکنم..لطفا کمک کنید*داد*
پرستار:برید کنار آقای محترم..شما حق ورود به اتاق عمل رو ندارید
_فاک..جواب پدرشو چی بدم همین کم بود...
زن:ام..جیمینا زود اومدی..حیف شد میخواستم جنازه این دخترو بهت بدم..ولی انگاری نشد چطوره جفتتون رو یه دفعه بکشم...این کار خیلی بهت کیف میده
_تو یه روانی به تمام معنایی
زن:حدس بزن کی روانیم کرده*فریاد*
_من از کجا باید بدونم
زن:تو..تو منو روانی کردی..بعد از کاری که باهام کردی پارک جیمین*فریاد*
_من حتی تورو نمیشناسم
زن؛بدون ماسک که میشناسی...
_جیوون...
جیوون:دیدی..حالا منو شناختی..حالا جواب کارای تورو قراره این دختر بده..
راوی:جیمین شوک زده شده بود..حتی فکرشو نمیکرد دختر اون خاندان رو ببینه ..
جیوون:چیشده..چرا خشکت زده..انتظار نداشتی کسی رو که با خانوادش بازی کردی رو ببینی؟
*فلش بک*
_آقای کانگ..ما قرار بود باهم معامله کنیم به شرط اینکه انبار تفنگ هاتون رو بدید به من
آقای کانگ:اخه آقای پارک..ما تازه به شما اعتماد کردیم نمیشه همینطوری که با شما معامله کنیم
_باشه خب..میدونید که درجه ما بالاتر از شماس..چطوره مدتی واسم کار کنید؟..ولی واسه اعتماد به شما اون دخترو بدید به من
آقای کانگ:منظورتون چیه..من نمیتونم دخترم..کسی که وارث من رو بارداره رو بدم به شما...حتما دیوونه شدید آقای پارک
_با این کارتون میتونستم درجه شمارو ببرم بالا اونطوری شما سود میکردید..هر طور میلتونه آقای کانگ
آقای کانگ:..پارک جیمین..قبوله
_میدونستم*پوزخند*
.
.
_راه بیوفت دیگه دختره احمق
جیوون:چ.چشم
_فکر میکنی برای چی اینجایی..واسم کار میکنی..همین الان کارت شروعه..خ.د.م.ت.ک.ا.ر م.ن
جیوون:خدمتکار..منظورتون..
_منظورم واضحه..شاید تو زیادی خنگی که نمیفهمی..برو کارت رو انجام بده
جیوون:.......
_مگه کری*فریاد،
جیوون:چشم..ار.باب
_حالا شد..برو گمشو بیرون از اتاقم
*شب ساعت ¹¹*
جیوون:سلام ارباب
_تو کی هستی..*خمار،
جیوون:ارباب شما مستید؟
_من مست؟نه بابا*خمار*
جیوون:بفرمایید من میبرمتون اتاقتون
_هومم*خمار*
جیوون:ارباب شما استراحت کنی..ایی
_یه امشبو حال نمیدی بهم بیبی گرل؟
جیوون:چی..م.منظورتون چی..لطفا نکنید لطفا....نه نه نه.......
_فردا صبح بیدار شدم..جیوون کنارم بود..با یادآوری کار دیشبم پتو رو زدم کنار..لای مای اون پر از خون بود..نه نه امکان نداره من قاتل یه بچه بیگناه بودم؟....
*بیمارستان*
_جیوونا بلندشو چشاتو ببینم خواهش میکنم..لطفا کمک کنید*داد*
پرستار:برید کنار آقای محترم..شما حق ورود به اتاق عمل رو ندارید
_فاک..جواب پدرشو چی بدم همین کم بود...
۳.۷k
۲۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.