شاگردی پیش استادش رفت وگفت یک سوال داشتم استاد گفت بپرس .
شاگردی پیش استادش رفت وگفت یک سوال داشتم استاد گفت بپرس .
شاگرد گفت چه کار کنم که خواب امام زمان {عج} را ببینم .
استاد گفت شب غذا ی شور بخور اب هم نخور و بخواب.
شاگرد به دستور استاد عمل کرد و فردا برگشت .
شاگرد به استاد گفت دیشب مدام خواب اب میدیدم
خواب دیدم بر لب چاهی دارم اب مینوشم .کنار نهر ابی در حال اب خوردن هستم .
سپس استاد به شاگرد گفت تشنه ی اب بودی خواب اب دیدی
تشنه ی امام {عج} بشو تا خواب امام زمان{عج} را ببینی .
شاگرد گفت چه کار کنم که خواب امام زمان {عج} را ببینم .
استاد گفت شب غذا ی شور بخور اب هم نخور و بخواب.
شاگرد به دستور استاد عمل کرد و فردا برگشت .
شاگرد به استاد گفت دیشب مدام خواب اب میدیدم
خواب دیدم بر لب چاهی دارم اب مینوشم .کنار نهر ابی در حال اب خوردن هستم .
سپس استاد به شاگرد گفت تشنه ی اب بودی خواب اب دیدی
تشنه ی امام {عج} بشو تا خواب امام زمان{عج} را ببینی .
۲.۰k
۲۹ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.