چن:این عروسکو کی برات خریده ؟
چن:این عروسکو کی برات خریده ؟
موهبت:عمو سوهو
چن:به منم میدی نگهش دارم ؟
موهبت :ناح
چن :چرا نمیدی؟
موهبت:چون مال خودمه عمو سوهو گفت به کسی ندم
چن:دیگه باهم چیکارا کردین؟
موهبت :منو بغل کرد بعدشم رفتیم توی یک مغازه
خیلیییی خیلییییییییی بُزُگ بود بابایی
بعدش عمو منو گذاشت پایین گفت هرچی دلم میخواد بردارم منم رفتم یک عروسک خرگوشی برداشتم
چن:خب
موهبت :عمو گفت چرا یکی بَداشتی منم گفتم همین بسه باباییم گفته وقتی جایی میریم باید چیزایی که نیاز داریم برداریم
چن:
*سرشو میگیره و پیشونیشو بوس میکنه *
آفرین دختر قشنگ بابا
موهبت :بعدش تازه عمو کلی خوشحاللل شد گفت حالا که بچه خوبی هستم دفعه دیگم میاد میبرتم با خودش بیرون
اجازه میدی بابایی؟
چن:اره چرا که نه عزیز دل منننن
#ترشحات_اکلیلی
موهبت:عمو سوهو
چن:به منم میدی نگهش دارم ؟
موهبت :ناح
چن :چرا نمیدی؟
موهبت:چون مال خودمه عمو سوهو گفت به کسی ندم
چن:دیگه باهم چیکارا کردین؟
موهبت :منو بغل کرد بعدشم رفتیم توی یک مغازه
خیلیییی خیلییییییییی بُزُگ بود بابایی
بعدش عمو منو گذاشت پایین گفت هرچی دلم میخواد بردارم منم رفتم یک عروسک خرگوشی برداشتم
چن:خب
موهبت :عمو گفت چرا یکی بَداشتی منم گفتم همین بسه باباییم گفته وقتی جایی میریم باید چیزایی که نیاز داریم برداریم
چن:
*سرشو میگیره و پیشونیشو بوس میکنه *
آفرین دختر قشنگ بابا
موهبت :بعدش تازه عمو کلی خوشحاللل شد گفت حالا که بچه خوبی هستم دفعه دیگم میاد میبرتم با خودش بیرون
اجازه میدی بابایی؟
چن:اره چرا که نه عزیز دل منننن
#ترشحات_اکلیلی
۹۵۲
۲۰ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.