کدام یک از آقایانی که مشغول انتخاب گزینه ی نهایی حزب و

کدام یک از آقایانی که مشغولِ انتخابِ گزینه ی نهاییِ حزب و جریان شان برای انتخاباتِ نود و شش هستند، با دیدنِ قبضِ گاز در میانه های ماه پشت شان و کف دست شان عرق می کند؟!
کدام یک از این افرادی که گمان می کنند ملت کار و زندگی اش را رها کرده است و با شوقی شگرف منتظر اعلامِ گزینه ی نهایی اینان است، قسطِ بانکی اش عقب افتاده است و از بانک هر روز به او و ضامنش زنگ می زنند و اخطار می دهند؟!
کدام شان گرفتارِ هزینه ی مدرسه ی بچه و خرج دوا و درمان است؟! کدام شان ساعت ها و گاه چند روز پشتِ درِ مطبِ دکتری متخصص معطل مانده اند؟!
کدام شان در زندگی شان تجربه کرده اند که رفته باشند در مغازه ای و جلوی چشم بچه شان خرید کرده باشند و بعد متوجه شده باشند که پول کافی ندارند و باید بیشترِ آن چه را خریده اند پس بدهند؟!
کدام یک از اینان که هر روز با تبختر از پیروزی های آتیِ حزبِ خود می گویند، پیش آمده که گیرِ ده هزار تومان باشند؟!
هر روز بیشتر و بیشتر و بیشتر از مردم فاصله می گیرید و بیشتر و بیشتر و بیشتر مردم و دردها و مصیبت های شان را نمی فهمید و بیشتر و بیشتر و بیشتر در بازی های سیاسی و جناحی خود غرق می شوید و البته؛ "همانا خدایِ تو در کمین است..."
دیدگاه ها (۵)

#نامه_به_ترامپ#اصلاحطلبان_خاتمی_بدون_روتوش #اعتدال..#ظریف_مچ...

قابل توجه دوستان #ویسگون #هر_پستی_رو_لایک_نکنیم خیلی از بچه ...

چند روز پیش یک سرباز عزیز مریوانی، برای نجات یک سگ اقدام کرد...

روی سربند کسی که مست حیدر مذهب استطرح ناب کلنا عباسک یا زینب...

کار هر روزم شده بود...تمام ساعت فروشی های شهر را بارها و بار...

چپتر ۱ _ دختر یتیمعصر بود. سایه دیوار های بلند و ترک خورده ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط