.
.
از شوق خواستنت
سر از پا که هیچ
جان از تنم فراریست
هر روز و هر ساعت
که افکارم پر میزند از بام خیال
غرق در خاطره ای دلچسب با تو میشوم
یا سر میگزارم به خیال پردازیهای شیرین
دنیای رنگین کمانی من
شیرین و جذاب است با تو
روزها و سالها را تصور میکنم
به بلندای برجی از زمین تا ثریا
گرادا گرد ستون عمرمان
چون یاس و پیچک در هم بپیچیم
و گره ای کور خوریم
پابپا هر روز و همه سالها را
در هم بیشتر و بیشتر غرق میشویم
و طی میکنیم طول زندگی را
با خیال خوش و تصوره آن روزهای ِ
دلچسب و پر از حرارتمان
قفل کرده ام
بند دلم را به نرده ایوان قلبت
نه شبی سرد را تصور میکنم
نه حتی لحظه ای کابوس ِ دوری را
تب خواستنت بد ، بجانم افتاده
نه درمانی دارد و نه میخواهم ... #بهناما
از شوق خواستنت
سر از پا که هیچ
جان از تنم فراریست
هر روز و هر ساعت
که افکارم پر میزند از بام خیال
غرق در خاطره ای دلچسب با تو میشوم
یا سر میگزارم به خیال پردازیهای شیرین
دنیای رنگین کمانی من
شیرین و جذاب است با تو
روزها و سالها را تصور میکنم
به بلندای برجی از زمین تا ثریا
گرادا گرد ستون عمرمان
چون یاس و پیچک در هم بپیچیم
و گره ای کور خوریم
پابپا هر روز و همه سالها را
در هم بیشتر و بیشتر غرق میشویم
و طی میکنیم طول زندگی را
با خیال خوش و تصوره آن روزهای ِ
دلچسب و پر از حرارتمان
قفل کرده ام
بند دلم را به نرده ایوان قلبت
نه شبی سرد را تصور میکنم
نه حتی لحظه ای کابوس ِ دوری را
تب خواستنت بد ، بجانم افتاده
نه درمانی دارد و نه میخواهم ... #بهناما
۴۴.۷k
۰۵ دی ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.