جمال طاهری-انجمن شهید ادواردو آنیلی:
جمال طاهری-انجمن شهید ادواردو آنیلی:
اختصاصی #نونگار
امیدبخشی تازهمسلمان آمریکایی در نوشتهای صمیمانه
سلام دوستان. امیدوارم حالتان خوب باشد. میخواهم ماجرایی را که امروز برایم پیش آمد، با شما هم در میان بگذارم. شاید بهدرد شما هم بخورد.
داشتم ماشینم را میبردم تعمیرگاه و توی راه، موجهای مختلف #رادیو را عوض میکردم تا بالاخره به شبکهای رسیدم که پارازیت نداشت. تصمیم گرفتم چند لحظهای آن را گوش کنم و ببین: داشت #موسیقی انجیلی پخش میکرد! البته من اسمش را میگذارم #پاپ یا #راک مدرن #مسیحی! هههه!
ترانه که تمام شد، گوینده شروع کرد به صحبت دربارۀ حضرت #عیسی(ع) و گفت: «از خودمان میپرسیم: ’با اینهمه #گناه، اگر #توبه کنم، بازهم #خدا دوستم دارد؟‘ جوابش این است: ’بله. خدا میگوید: من دوستت دارم و با آغوش باز ازت استقبال میکنم. فقط کافی است برگردی.‘»
با شنیدن این جمله، اشک در چشمهایم جمع شد. شهر ما جمعیت #مسلمان زیادی ندارد و در این حوالی، از #شیعه هم هیچ خبری نیست. به همین خاطر، برایم بسیار سخت است که همین حالت مذهبی و معنویام را حفظ کنم. شنیدن این جملهها، حتی از کسی که مسلمان نیست، واقعاً آرامم کرد: «هیچ اشکالی ندارد. خدا هنوز هم دوستت دارد و فقط ازت میخواهد که باش حرف بزنی.»
من معنای تنهایی و ناامیدی را میفهمم؛ ولی نباید در این حالت باقی ماند. آمدهام بگویم: «خدا با توست. لازم نیست تنها باشی. فقط آن نقاب همیشگی را از صورتت بردار تا جلوی دیدت را نگیرد.»🙂
🌱 دلنوشتۀ سارا وایت، #تازهمسلمان آمریکایی، در #فیسبوک
yon.ir/VJbqU
@rahyafte_com
@nownegar
اختصاصی #نونگار
امیدبخشی تازهمسلمان آمریکایی در نوشتهای صمیمانه
سلام دوستان. امیدوارم حالتان خوب باشد. میخواهم ماجرایی را که امروز برایم پیش آمد، با شما هم در میان بگذارم. شاید بهدرد شما هم بخورد.
داشتم ماشینم را میبردم تعمیرگاه و توی راه، موجهای مختلف #رادیو را عوض میکردم تا بالاخره به شبکهای رسیدم که پارازیت نداشت. تصمیم گرفتم چند لحظهای آن را گوش کنم و ببین: داشت #موسیقی انجیلی پخش میکرد! البته من اسمش را میگذارم #پاپ یا #راک مدرن #مسیحی! هههه!
ترانه که تمام شد، گوینده شروع کرد به صحبت دربارۀ حضرت #عیسی(ع) و گفت: «از خودمان میپرسیم: ’با اینهمه #گناه، اگر #توبه کنم، بازهم #خدا دوستم دارد؟‘ جوابش این است: ’بله. خدا میگوید: من دوستت دارم و با آغوش باز ازت استقبال میکنم. فقط کافی است برگردی.‘»
با شنیدن این جمله، اشک در چشمهایم جمع شد. شهر ما جمعیت #مسلمان زیادی ندارد و در این حوالی، از #شیعه هم هیچ خبری نیست. به همین خاطر، برایم بسیار سخت است که همین حالت مذهبی و معنویام را حفظ کنم. شنیدن این جملهها، حتی از کسی که مسلمان نیست، واقعاً آرامم کرد: «هیچ اشکالی ندارد. خدا هنوز هم دوستت دارد و فقط ازت میخواهد که باش حرف بزنی.»
من معنای تنهایی و ناامیدی را میفهمم؛ ولی نباید در این حالت باقی ماند. آمدهام بگویم: «خدا با توست. لازم نیست تنها باشی. فقط آن نقاب همیشگی را از صورتت بردار تا جلوی دیدت را نگیرد.»🙂
🌱 دلنوشتۀ سارا وایت، #تازهمسلمان آمریکایی، در #فیسبوک
yon.ir/VJbqU
@rahyafte_com
@nownegar
۵۳۹
۱۵ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.