هنوز

هنــــــــوز
خستگیه
زخم های روزگار
بر تنم بیداد میکند..

《خنجر برای چه》

مــــــــــــــــرا
تلنگری
کافی است

《خیانت برای چه》

مــــــــــــــــرا
دروغی کوچک
بس است

《شکایتی نیست》


◆همیشــــــــه چوب سادگی ام را خوردم..◆

๏๏ اما دیــــــــــــــــگر
بــــــــــــــــس
استــــــــ.. ๏
دیدگاه ها (۲۰)

رطب وشهد لبت کام دلم کرده شکرروی لبهای تو باغ لب من داده ثم...

* مـی خـواهــــــم .... تـک مسافـــرِ جــاده ی .... ...

لبخند تو عشق است ولی با همگان نه ...با ما به از این باش ؛ ول...

کاش "قلبم" درد "تنهایی" نداشت "چهره ام" هرگز"پریشانی" نداشتک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط