کوکحتما گشنته بریم یه چیزی بخوریم

کوک:حتما گشنته ....بریم یه چیزی بخوریم

دوکبوکی آوردیم و کم کم بهش دادیم
این بچه چجوری اینقدر کیوته

فردا......
جیمین
چشم هامو باز کردم
نمی‌دونستم کجام اما یکم که فکر کردم یادم اومد
اونا منو فروختن....
صبر کن ببینم من چرا تو بغل این دوتام؟....
اینا صاحبای جدیدمن ؟
چه کراشننننن

(حالت خابیدنشونم می‌زارم.....همراه با لباسشون و قیافه هاشون...)
ته چشماش رو باز کرد
ته:میبینم که بیدار شدی
جیمین :چ..چی
ته شروع کرد به بوسیدن جیمین .....
کوک هم بیدار شد و جیمین رو چرخوند و خودشم شروع کرد به بوسیدنش
......
دیدگاه ها (۰)

بیفرمایید👍

جیمین سرخ شده بود جیمین :چ..چیکار میکنین ته :هیچی میخایم یه ...

یه صدایی از بالا اومد ته :صبر کن این صدای چیه؟کوک:صدای گریست...

لباس جیمین

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط