شنیدم بود سقای حسینم

شنیدم بود سقای حسینم
به دریا پا نهاد و تشنه برگشت
حسینش تشنه بود، از آب لب بست
گذشت از آب و کسب آبرو کرد
به سوی خیمه ها با آب رو کرد
ز نخلستان چو بر سوی خیم شد
به دست اشقیا دستش قلم شد (۱۲۲)
شنیدم آنکه جدا شد ز قامت عباس
دو دست بر اثر ظلم قوم حق نشناس
به چشم راست خدنگش رسیده از الماس
چمن خزان شد و پژمرده گشت چون گل یاس .
دیدگاه ها (۱)

یعنی ای زنان مدینه ، دیگر ام البنین نخوانید و مادر شیران شکا...

سالروز وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها رو خدمت شما تسلیت...

ام البنین مضطر نالد چو مرغ بی پرگوید به دیده تر، دیگر پسر ند...

سالروز وفات جانگداز بانوی بزرگوار اسلام، حضرت ام البنین (س) ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط