اشک ها

اشک ها
حرف هاے نگفته ے من هستند
که هر شب
روے کاغذ گونه ها
مےنویسم و پاک مےکنم؛
و تو هرگز نمے فهمے
چه دوستت دارم هایے که
مچاله نکردم...!
دیدگاه ها (۲)

ﺯﻳــــــﺎﺩﻱ " رفیـ‍ـــــق ﻧﺸــــﻮ" ﺯﻳـــــــﺎﺩﻱ " ﺍﻋﺘـــــﻤﺎ...

★اوســــتا کــــریم منــــم یـــہ انسانم پـہ دستــمو بگـــیر...

:جات این جاس ❤ ️👉 ❤ ️💋 😍 💟 ❤ ️👍 ❣ 💕 💞 💓 💗 💝

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

پارت ۱۱ بسه ولم کن * جیغ و گریه* (نامجون نگران شد و ولش کرد)...

رمان وقتی دوست برادرته و.... پارت سیزدهم: در دفتر چه جیمین چ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط