اولین روزی که با هم آشنا شدیم کم حرف میزدیم

اولین روزی که با هم آشنا شدیم کم حرف میزدیم
چند وقت که گذشت دیگه نمیدونستیم از کجا سوال کنیم شبی دو ساعت از درو دیوارم که شده صحبت میکردیمو بیستو چهار ساعت سرمون تو گوشی بود مسیج میدادیم...
نمیدونم چی شد که همه چی تموم شد
رابطه قطع شد حرف زدنا سوالا همه چی تموم شد
بعد یه مدت که باز شروع شد همه حرفاش شد شعار ... دلش واسم تنگ شد هنوزم دوسم داشت ولی خبری ازون حرفا زنگا مسیجا نبود...
همش شد به مشت استیکر مسخره که یه آدم لال هم انقدر از استیکر استفاده نمیکرد....
همین شد که فهمیدم از دل برود هر آن که از دیده برفت...
بوسیدمش گذاشتمش کنار با شعار دادناش خوش باشه
دیدگاه ها (۸)

ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﻭﺟﻮﺩﻡ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩﺑﺮﺍﻱ ﺷﻴﻄﻨﺖ ﻫﺎﻱ ﺑﻲ ﻭﻗﻔﻪ،ﺑﻴﺨ...

🔹 دلم 🔹 چراااا گریہ میڪنے🔹 آسوده باش🔹 دیگرتورابہ🔹 ڪسےنمیدهم🔹...

از پشت پنجره نگاهش میکردم.دیگر شده بود جزو انرژی های مثبت هر...

کوه های اخلمدیک روز فوق العاده عالی✌ ☺

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط