چرا من اينقدر دوست دارم از ديگران انتقاد و از زندگي شكايت
چرا من اينقدر دوست دارم از ديگران انتقاد و از زندگي شكايت كنم؟
همه اين را دوست دارند.
انتقاد كردن از ديگران و شكايت كردن از زندگي احساس خوبي به تو مي دهد
با انتقادكردن از ديگران، احساس برتري مي كني.
با شكايت كردن از ديگران،احساس مي كني كه بالاتر از آنان هستي.
اين براي نفس بسيار ارضاء كننده است
و من مي گويم كه تقريباً همه چنين مي كنند: برخي آشكارا چنين مي كنند و برخي هم فقط در درون به اين كار مي پردازند
ولي لذت بردن از آن يكسان است.
به ندرت كساني پيدا مي شوند كه انتقاد نمي كنند و شكايت ندارند. اينها كساني هستند كه نفسشان را دورانداخته اند
وقتي كه بي نفس باشي، فايده اي در آن نيست
چرا بايد به خودت زحمت بدهي؟
ربطي به تو ندارد
ديگر پاداشي برايت ندارد
اين نفس بوده كه از آن لذت مي برده و تغذيه مي شده است.
بنابراين تاكيد من اين است:
نفس را بينداز
با انداختن نفس درخواهي يافت كه تقريباً تمام دنيا ناپديد شده است
تمام دنيايي كه دور نفس تنيده شده بود كاملاً ازبين مي رود و تو مردم را با چشماني تازه نگاه مي كني. اينك همان شخصي را كه پيش تر از او انتقاد مي كردي با ديده ي محبت نگاه مي كني و ميلي عظيم داري تا با او مهربان باشي و به او كمك كني.🌵
اينك چشماني ديگر داري و چيزها را كاملاً متفاوت مي بيني. شايد ببيني كه اگر تو نيز در موقعيت او بودي مانند او رفتار مي كردي
ديگر چيزي نيست تا از آن شاكي باشي
با انداختن نفس، نگرش و رفتار تو بيشتر انساني و دوستانه خواهد بود.
مردم را همانگونه كه هستند خواهي پذيرفت
تو فقط بخشي از آنان را مي شناسي، تمامي زندگي آنان را نمي داني. و قضاوت كردن در مورد تمامي يك شخص از روي شناخت بخشي كوچك از او، كاري درست نيست
شايد آن يك بخش كوچك در تمامي زندگي او مناسب و به جا باشد.
ولي اوضاع چنين است:
انتقاد كردن بسيار آسان است
به هوشمندي بسيار نيازي نيست
پرسش تو در اين مورد كه چرا ما چنين آماده ايم تا انتقاد كنيم بسيار ساده است.
روانشناسي پشت آن اين است كه اين آسان ترين راه است، ارزان ترين راه براي اينكه اثبات كني فردي ويژه هستي و بيشتر مي داني...✌🌱
همه اين را دوست دارند.
انتقاد كردن از ديگران و شكايت كردن از زندگي احساس خوبي به تو مي دهد
با انتقادكردن از ديگران، احساس برتري مي كني.
با شكايت كردن از ديگران،احساس مي كني كه بالاتر از آنان هستي.
اين براي نفس بسيار ارضاء كننده است
و من مي گويم كه تقريباً همه چنين مي كنند: برخي آشكارا چنين مي كنند و برخي هم فقط در درون به اين كار مي پردازند
ولي لذت بردن از آن يكسان است.
به ندرت كساني پيدا مي شوند كه انتقاد نمي كنند و شكايت ندارند. اينها كساني هستند كه نفسشان را دورانداخته اند
وقتي كه بي نفس باشي، فايده اي در آن نيست
چرا بايد به خودت زحمت بدهي؟
ربطي به تو ندارد
ديگر پاداشي برايت ندارد
اين نفس بوده كه از آن لذت مي برده و تغذيه مي شده است.
بنابراين تاكيد من اين است:
نفس را بينداز
با انداختن نفس درخواهي يافت كه تقريباً تمام دنيا ناپديد شده است
تمام دنيايي كه دور نفس تنيده شده بود كاملاً ازبين مي رود و تو مردم را با چشماني تازه نگاه مي كني. اينك همان شخصي را كه پيش تر از او انتقاد مي كردي با ديده ي محبت نگاه مي كني و ميلي عظيم داري تا با او مهربان باشي و به او كمك كني.🌵
اينك چشماني ديگر داري و چيزها را كاملاً متفاوت مي بيني. شايد ببيني كه اگر تو نيز در موقعيت او بودي مانند او رفتار مي كردي
ديگر چيزي نيست تا از آن شاكي باشي
با انداختن نفس، نگرش و رفتار تو بيشتر انساني و دوستانه خواهد بود.
مردم را همانگونه كه هستند خواهي پذيرفت
تو فقط بخشي از آنان را مي شناسي، تمامي زندگي آنان را نمي داني. و قضاوت كردن در مورد تمامي يك شخص از روي شناخت بخشي كوچك از او، كاري درست نيست
شايد آن يك بخش كوچك در تمامي زندگي او مناسب و به جا باشد.
ولي اوضاع چنين است:
انتقاد كردن بسيار آسان است
به هوشمندي بسيار نيازي نيست
پرسش تو در اين مورد كه چرا ما چنين آماده ايم تا انتقاد كنيم بسيار ساده است.
روانشناسي پشت آن اين است كه اين آسان ترين راه است، ارزان ترين راه براي اينكه اثبات كني فردي ويژه هستي و بيشتر مي داني...✌🌱
۷.۲k
۰۷ خرداد ۱۴۰۱