پنهان شدم در پشت یک لبخند اجباری

پنهان شدم در پشت یک لبخند اجباری
هرگز نمی بیند نگاهی اشک ماهی را...

#محمد_شیخی
دیدگاه ها (۳)

چقدر دلم میخواهد کوچه به کوچه بیایمهمه ی درها را بزنمشاید......

از تفأل های حافظخسته ام ، ای شهریارآمدی جانم به قربانت ، نمی...

دوستم داشته باشنیازی نیست به زبان بیاوریهیچ موجودی پر حرف تر...

در شب کوچک من؛ دلهره ویرانیستگوش کنوزشِ ظلمت را میشنوی؟من غر...

هرچه با لبخند پنهان می‌کنی اندوه را ماه پشت ابر هم پیداست بع...

با غم خندیدم شاد خطاب شدمبا درد اشک ریختم دروغگویی دنبال جلب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط