پاییز عزم رفتن دارد...
پاییز عزم رفتن دارد...
میشنوے صداے سرد زمستان را؟؟؟
زمستان، این پیرمردِ خسته و رنجور در راه است...
می آید تا به بهانه سرمایش، با آغوشهایِ گرم، جبران کنیم کمبود عاطفه اهالی این دیار را...
می آید تا با نگاه هاے گرم، جبران کنیم سردے رفتار این اهالی رو...
می آید که خوشبختی را جار بزنیم با دو فنجان چاے گرم و دو نگاهِ گرم و دو دِلِ گِره خورده به هم...!
چاے را دَم کن
که زمستان در راه است...
میشنوے صداے سرد زمستان را؟؟؟
زمستان، این پیرمردِ خسته و رنجور در راه است...
می آید تا به بهانه سرمایش، با آغوشهایِ گرم، جبران کنیم کمبود عاطفه اهالی این دیار را...
می آید تا با نگاه هاے گرم، جبران کنیم سردے رفتار این اهالی رو...
می آید که خوشبختی را جار بزنیم با دو فنجان چاے گرم و دو نگاهِ گرم و دو دِلِ گِره خورده به هم...!
چاے را دَم کن
که زمستان در راه است...
۱.۵k
۲۸ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.