در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم

یک قطره آبم که در اندیشه دریا
افتادم و باید بپذیرم که بمیرم

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم

این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی‌ست
من ساخته از خاک کویرم که بمیرم

خاموش مکن آتش افروخته‌ام را
بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم

فاضل نظری, گریه‌های امپراتور
دیدگاه ها (۴)

هرچند که رسم است، بگویندتبریک پسر را به پدرهامیلادِ پدر بر ت...

خاک این شهر به چشمان تو عادت داردخوش بحال نفس قم که لیاقت دا...

❤ ️❤ ️❤ ️

❤ ️❤ ️❤ ️

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرماصلاً به تو افتاد مسیرم که ب...

فاضل نظری

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط