سرد یا گرم بودن هوا، بیشتر از اینکه به فصل ربط داشته باشد
سرد یا گرم بودن هوا، بیشتر از اینکه به فصل ربط داشته باشد، به یک عضو بدن مربوط است "قلب"...
میشود توی سرمای زمستان،زیر برف هایی که سفید پوش کردند زمین را راه بروی،
ولی همانجا،قلبت دلگرم بودنِ یک آشنا باشد...
میشود توی چله ی تابستان،
توی گرمای وسطِ مرداد ماه،
توی قلبت از شنیدن یک حرف هایی،از به یاد آوردن یک کارهایی، شب چله به پا شود...
میشود توی سوز اول پاییز، همانجا که صدای باد و صدای خش خش برگ گوشِ دلت را نوازش میدهد،
حسی مثلِ وزش بادِ بهاری،همانقدر لطیف
همانقدر خوش عطر و بو، ته دلت را، همانجا که خانه ی کسی است را قلقلک دهد...
میشود توی نم نم باران بهاری،
دلتنگی غروب های جمعه های پاییزی هجوم بیاورد به سرت،به قلب، به تنت و مثل بیدِ بلرزی به خودت...
گرما و سرما فقط بستگی به یک چیز دارد
همینجا، درست تویِ قلبت.
میشود توی سرمای زمستان،زیر برف هایی که سفید پوش کردند زمین را راه بروی،
ولی همانجا،قلبت دلگرم بودنِ یک آشنا باشد...
میشود توی چله ی تابستان،
توی گرمای وسطِ مرداد ماه،
توی قلبت از شنیدن یک حرف هایی،از به یاد آوردن یک کارهایی، شب چله به پا شود...
میشود توی سوز اول پاییز، همانجا که صدای باد و صدای خش خش برگ گوشِ دلت را نوازش میدهد،
حسی مثلِ وزش بادِ بهاری،همانقدر لطیف
همانقدر خوش عطر و بو، ته دلت را، همانجا که خانه ی کسی است را قلقلک دهد...
میشود توی نم نم باران بهاری،
دلتنگی غروب های جمعه های پاییزی هجوم بیاورد به سرت،به قلب، به تنت و مثل بیدِ بلرزی به خودت...
گرما و سرما فقط بستگی به یک چیز دارد
همینجا، درست تویِ قلبت.
۱۳.۲k
۱۸ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.