گفتم

گفتم:
مادربزرگ نمی‌خواهی بروی دکتر، چین و چروک دور لب‌هایت را برداری و
کمی جوان شوی و زیباتر.!؟

خندید و گفت:
خدابیامرز پدربزرگت،
مرا با همین اسناد و مدارک هم سخت می‌شناسد..!
این‌ها رد بوسه‌های آن دورانند..!
ما به پای هم پیر نشدیم،
که حسرت جوانی بخوریم...

گفتم:
از کجا می فهمد، این لب همان لب است؟!
و این غنچه همان غنچه؟!

گفت:
باغبان هم نفهمد،
گل که خوب می‌داند، در کدام باغچه روییده..!

صفحه مادرانه
http://line.me/ti/p/%40tcx4749u

کانال مادرانه

https://telegram.me/manmadar
#مادر
#مادر_بزرگ
دیدگاه ها (۳)

امروز اگر درباره حقوق زنان در اجتماع از کسی بپرسی سریع جایگا...

سالها بعد...مامان چرا مامان بزرگ تو این عکسا اینقد پوشیده هس...

چگونه عمرمان را با ارزش کنیم؟لسان الغیب، خواجه حافظ شیرازی م...

#تلنگرالان که این متن را میخوانی فرودگاه های نصف اروپا تعطیل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط