یک زندگی کم است

یک زندگی کم است ...
برای آن‌که تمام شکل‌های دوستت دارم را با تو در میان بگذارم ...
می‌خواهم هر صبح که پنجره را باز میکنی؛ آن درخت روبه‌ رو من باشم
فصل تازه من باشم
آفتاب من باشم
استکان چای من باشم
و هر پرنده ای که نان از انگشتان تو می‌گیرد .
یک زندگی کم است !
برای شاعری که می‌خواهد در تمام جمله ها دوستت داشته باشد .
دیدگاه ها (۲)

ممنــــــوعه ی مـــــــنیکـــــجا پنهـــــان کـــنم تـــو را...

و یک زندر ظریف ترین نقطه ی شب هنوز هم دوست داشته شدن راانتظا...

آه صدایت صدایتسراسر حسرت است، مثل هم آغوشیمعلق می دارد مرا، ...

#زن بودنغم انگیز ترین شادے دنیاستو نمیدانیمن به خاطر " #تــو...

می خواهم با تو باشم ...تویِ یک اتاقِ ساده ی کاهگلی ،با پنجره...

یک شب هم باید با هم بیدار بمانیم تا خود صبح . هی چشمهای تو پ...

عشق ( درد بی پایان)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط