بهش میگم

بهش میگم
تنهایی رسوخ کرده توم.یه تنهایی ای هست،که هیچکس بهش دسترسی نداره.
میگه پس جای من باشی چیکار میکنی؟
تو عمق تاریکی ام
بعد میره

و من با دو سوال تنها میمونم
که چی میشه آدمی رنج خودش رو انقدر بزرگ و رنج دیگری رو انقدر کوچیک میبینه..؟

و آیا رنجی عمیق تر از اینکه تجربه میکنم وجود داره؟تنهایی ای عمیق تر...؟
تعجب....
دیدگاه ها (۱)

🖇❤️

«وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ» «و عاقبت کار ها به دست خداس...

___________________________تو دلیل هر نفسی هستی که میکشم!___...

ای کاش میشد دلتنگی رو مثل یه بیماری درمون کردمیرفتیم دکتر و ...

(بازی مرگ )پارت ۱۰۴ بریم پیشه رئیس پس هیون بین اونجا چیکار م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط