همه انسانها قدرت انتقاددارنداماجرات اصلاح ندارند

(((همه انسانها قدرت انتقاددارنداماجرات اصلاح ندارند)))


فردی چندین سال شاگرد نقاش بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت.
استاد به او گفت که دیگر شما استاد شده ای و من چیزی ندارم ک به تو بیاموزم.

شاگرد فکری به سرش رسید، یک نقاشی فوق العاده کشید و آنرا در میدان شهر قرار داد ، مقداری رنگ و قلمی در کنار آن قرار داد و از رهگذران خواهش کرد اگر هرجایی ایرادی می بینند یک علامت × بزنند و غروب که برگشت دید که تمامی تابلو علامت خورده است و بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد .

استاد به او گفت:
آیا میتوانی عین همان نقاشی را برایم بکشی؟

شاگرد نیز چنان کرد و استاد آن نقاشی را در همان میدان شهر قرار داد ولی این بار رنگ و قلم را قرار داد و متنی که در کنار تابلو قرار داد این بود که : اگر جایی از نقاشی ایراد دارد با این رنگ و قلم اصلاح بفرمایید.

غروب برگشتند دیدند تابلو دست نخورده ماند.
استاد به شاگرد گفت:

همه انسانها قدرت انتقاد دارند ولی جرات اصلاح نه


@,,,,
دیدگاه ها (۳۷)

#سلاملازمه خوندنش دودقیقه تامل هست#قشنگه ارزش خوندن دارهروزی...

آدمی دیوانه چون من یار می خواهد چه کار؟!این سر بی عقل من دست...

#این_زیباترین_شعر_هستی_ست_که_در_مقام #...

ﺩﺭﺧﺖ ﻧﺨﻞ ﺩﺭﺧﺖ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺍﺳﺖ،وقتی نخلی رامی خواهندقطع کنندمیگویند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط