خط قرمز
خط قرمز؟
ویو رایا:
امروز با دوستام اومده بودم بار داداشم نمیدونست چون اگه بهش میگفتم اجازه نمیداد اما اگه بفهمه منو میکشه نه بابا اون از کجا میخواد بفهمه آخه اون الان سفره اره نمیفهمه داشتم با دوستام حرف میزدم که یهو کیک ریخت رو لباسم رفتم تو دستشویی لباسمو تمیز کنم که یهو یه مرد اومد تو و....
ویو جین:
امروز از سفر بر میگشتم به رایا نگفته بودم که سوپرایزش کنم با به دسته گل بزرگ از گل مورد علاقش رفتم تو خونه اما هر چقدر دنبالش گشتم نبود یعنی کجاست داشتم دیوونه میشدم که یهو یادم اومد ما رو گوشیش gps نصب کردم سریع گوشیمو درآوردم و لوکیشنش رو چک کردم چی بار اون اینجا چه گوهی میخوره خیلی عصبی شدم نفسم از عصبانیت بالا نمیومد راه افتادم سمت لوکیشن آخه تو فقط چهار ده سالته دختره ی احمق اونجا چه گوهی میخوری ها اعصابم خیلی خورد بود در حدی تند رفتم که راه بیست دقیقه ی رو توی پنج دقیقه رفتم رسیدم دم در بار و با عجله وارد شدم
(بریم سراغ رایا )
+هی تو داری چیکار میکنی برو بیرون
&هشش آروم باش خانم کوچولو چقدرم که خوشگلی یه حالی باهم نکنیم
+برو بیرون بهت گفتم
&بابا من که کاریت ندارم فقط میخوام برا یه شب مال من باشی
+گمشو مردک عوضی من تا حالا دست هیچ مردی بهم نخورده کمک(داد)
&هیس داد نزن
+کمک(بیشتر داد میزنه)
-داشتم دنبال رایا میگشتم که به صدای شبیه صدای رایا اومد که درخواست کمک میکرد صدا رو دنبال کردم تا رسیدم به یه دستشویی
&اگه تا حالا دست یه مرد بهت نخورده پس اینجا چه گوهی میخوری ها دروغ نگو بابا تو هر شب زیر یکی هستی
+حرف دهنتو بفهم
-با اون حرفا خون جلو چشمم رو گرفت رفتم تو و...
🤍خوشگلام مرسی از درخواستاتون اما من یکیش رو انتخاب کردم سعی میکنم اون یکی هارو هم سر فرصت بنویسم اما فعلا بعد از این یه چندپارتی از تهیونگ داریم 🤍
ویو رایا:
امروز با دوستام اومده بودم بار داداشم نمیدونست چون اگه بهش میگفتم اجازه نمیداد اما اگه بفهمه منو میکشه نه بابا اون از کجا میخواد بفهمه آخه اون الان سفره اره نمیفهمه داشتم با دوستام حرف میزدم که یهو کیک ریخت رو لباسم رفتم تو دستشویی لباسمو تمیز کنم که یهو یه مرد اومد تو و....
ویو جین:
امروز از سفر بر میگشتم به رایا نگفته بودم که سوپرایزش کنم با به دسته گل بزرگ از گل مورد علاقش رفتم تو خونه اما هر چقدر دنبالش گشتم نبود یعنی کجاست داشتم دیوونه میشدم که یهو یادم اومد ما رو گوشیش gps نصب کردم سریع گوشیمو درآوردم و لوکیشنش رو چک کردم چی بار اون اینجا چه گوهی میخوره خیلی عصبی شدم نفسم از عصبانیت بالا نمیومد راه افتادم سمت لوکیشن آخه تو فقط چهار ده سالته دختره ی احمق اونجا چه گوهی میخوری ها اعصابم خیلی خورد بود در حدی تند رفتم که راه بیست دقیقه ی رو توی پنج دقیقه رفتم رسیدم دم در بار و با عجله وارد شدم
(بریم سراغ رایا )
+هی تو داری چیکار میکنی برو بیرون
&هشش آروم باش خانم کوچولو چقدرم که خوشگلی یه حالی باهم نکنیم
+برو بیرون بهت گفتم
&بابا من که کاریت ندارم فقط میخوام برا یه شب مال من باشی
+گمشو مردک عوضی من تا حالا دست هیچ مردی بهم نخورده کمک(داد)
&هیس داد نزن
+کمک(بیشتر داد میزنه)
-داشتم دنبال رایا میگشتم که به صدای شبیه صدای رایا اومد که درخواست کمک میکرد صدا رو دنبال کردم تا رسیدم به یه دستشویی
&اگه تا حالا دست یه مرد بهت نخورده پس اینجا چه گوهی میخوری ها دروغ نگو بابا تو هر شب زیر یکی هستی
+حرف دهنتو بفهم
-با اون حرفا خون جلو چشمم رو گرفت رفتم تو و...
🤍خوشگلام مرسی از درخواستاتون اما من یکیش رو انتخاب کردم سعی میکنم اون یکی هارو هم سر فرصت بنویسم اما فعلا بعد از این یه چندپارتی از تهیونگ داریم 🤍
- ۱۱.۰k
- ۱۲ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط