خاطرات شهدا ❣ ️
#خاطرات_شهدا ❣ ️
شب تاسوعا وارد محل اسکان شد؛
دیر اومده بود
بچه ها به شوخی گفتن سید جا نداریم
امشب باید بیرون بمونی !
با خنده همیشگیش گفت :
برای شهید فرداتون هم جا ندارید ؟
سالن کاملا ساکت شد
روز تاسوعا ازش پرسیدیم سید آخرین آرزوت چیه؟
گفت شهادت 🌹
وسط عملیات حلقه از دست راستش درآورد انداخت دست چپش تا سالم بماند و به دست محمدیاسا برسد
اما مثل آقا قمربنی هاشم شهید شد
#ڪلنا_فداڪ_یا_زینب_س
#شهید_سید_محمد_حسین_میردوستی
#خادم_الشهدا
شب تاسوعا وارد محل اسکان شد؛
دیر اومده بود
بچه ها به شوخی گفتن سید جا نداریم
امشب باید بیرون بمونی !
با خنده همیشگیش گفت :
برای شهید فرداتون هم جا ندارید ؟
سالن کاملا ساکت شد
روز تاسوعا ازش پرسیدیم سید آخرین آرزوت چیه؟
گفت شهادت 🌹
وسط عملیات حلقه از دست راستش درآورد انداخت دست چپش تا سالم بماند و به دست محمدیاسا برسد
اما مثل آقا قمربنی هاشم شهید شد
#ڪلنا_فداڪ_یا_زینب_س
#شهید_سید_محمد_حسین_میردوستی
#خادم_الشهدا
۷۶۴
۱۶ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.