ازدواج اجباری♥ p4
ب، ت: خب بیاین شام بخورین
رف شام خورد تموم شد
ات: من خوابم میاد میریم میخوابم شبتون خوش
ویو ات
داشتم میرفتم که بابام صدام کرد
ب، ا: دخترم پس شوهرت چی؟
ات: شوهوم؟ تو دلش»» زارت شوهر تف تف بلا به دور
ب، ا: بالاخره 3روز دیگه ازدواج میکنین
ات: خب چیکارش کنم
ب، ا: ببرش اتاقت
ات: بابا من خوابم میاد
ب، ا: مگه من میگم خوابت نمیاد اینم با خودت ببر بخوابین دیگه این خونه3تا اتاق داره مامانتو من باهم میخوابیم زن عموتو عموت باهم
ات: یعنی با این بخوابم
ته: نه که خیلی منم میخوام
ات: خفه
م، ا: بسه دیگه برین
ات: بیا(داد)
ته: امدم آروم باش
رفتن بالا
ات: من هنوز اتاقمو تمیز نکردم
ته: خب که چی از این به بعد باید عادت کنم چون همیشه قراره شلخته باشی تو خونمونم
ات: خوشت نمیاد من چیکار کنم ایشش
اتاقو باز کرد
ویو ته داشتم میرقتم جلو که یه چی خورد به پام سرمو پایین کردم دیدم لباس زیر اتس
ات: واده فاکک عه ته پرنده رو چقدرخوشگله
ته: کوش؟ که ی هو ات لباسشو برداشت انداخت داخل کمدش
ته: منو ایسگا کردی
ات: نه رفتش
ته: من کجا بخوابم
ات: زمین
ته: هه کور خوندی سریع پریدم رو تخت
ات: جیغغغغغغغ من رو تختم حساسممممم
ات هم پرید رو تخت تا ته رو کتک بزنه
ته: عهههه خسیس فقط تخته
ات: فقط تخت الان نشونت میدم
با مشت میزد تو سینه ته
ته: دردم نیومد
ات: که اینطور
با یه مشت خیلی قوی زد تو شکم ته
ته از جاش پرید
ته: اییییی اخخخ درد دارههه بیعشورر
ات: الفرار
ته: وایسا الاغغغ
داشتن دنبال هم میدوعیدن که ات پاش رفت تو یکی از لباس هاش که زمین افتاده بود خورد افتاد زمین بخاطر وایستادن ات ته هم خورد به ات افتاد روش طوری که لباشون به هم خورد
بعد20ثانبه به هم زل زدن
ات زد تو جای حساس ته
ته: اییی میموننننن
ات: حقته اصلا بیا یه کاری کنیم سنگ کاغذ قیچی
ته: اییی اوکی اخ
ات: اگه من بردم من روتخت اگه تو بردی تو رو تخت
ته: اگه یکی امد
ات: اگه یکی امد...خب بینمون بالش میزاریم میخوابیم
ته: اوکی
سنگ کاغذ قیچی
هر دوسنگ آوردن
ته: خب بریم که من خوابم میاد
ات: بریم
بینشون بالش گذاشتن خوابیدن
ویو صبح ات
از خواب بیدار شدم دیدم که...
صبح شده(یاح یاح چی میخواستین😂)
برگشتم ببینم ته بیداره شده یانه دیدم بالا تنش لخته
ات: هی گاودیدم بیدار نمیشه زدم به سینه لختش
خدایا سیکس پک هارو چه باحاله دیدم که هنوز خوابه از فرصت استفاده کردم بهشون دست زدم داشتم دست میزدم که یکی دستمو گرفت
ته: خوشت امد(چشاش بستس)
ات: دستشو از از دست ته در آورد
ات: چی میگی نه اصلا چرا تو لختی خجالت نمیکشی
ته بلند شد نشد نشست
ته: اولن من همیشه شبا لخت میخوابم دومن من که از اونا ندارم خجالت بکشم
ات: از اوناچیه منحرف آشغال زد تو کله ته
ته: ایی مگه دروغ میگم
ادامه دارد
حمایت کنید🥺♥
12لایک
12کامنت
رف شام خورد تموم شد
ات: من خوابم میاد میریم میخوابم شبتون خوش
ویو ات
داشتم میرفتم که بابام صدام کرد
ب، ا: دخترم پس شوهرت چی؟
ات: شوهوم؟ تو دلش»» زارت شوهر تف تف بلا به دور
ب، ا: بالاخره 3روز دیگه ازدواج میکنین
ات: خب چیکارش کنم
ب، ا: ببرش اتاقت
ات: بابا من خوابم میاد
ب، ا: مگه من میگم خوابت نمیاد اینم با خودت ببر بخوابین دیگه این خونه3تا اتاق داره مامانتو من باهم میخوابیم زن عموتو عموت باهم
ات: یعنی با این بخوابم
ته: نه که خیلی منم میخوام
ات: خفه
م، ا: بسه دیگه برین
ات: بیا(داد)
ته: امدم آروم باش
رفتن بالا
ات: من هنوز اتاقمو تمیز نکردم
ته: خب که چی از این به بعد باید عادت کنم چون همیشه قراره شلخته باشی تو خونمونم
ات: خوشت نمیاد من چیکار کنم ایشش
اتاقو باز کرد
ویو ته داشتم میرقتم جلو که یه چی خورد به پام سرمو پایین کردم دیدم لباس زیر اتس
ات: واده فاکک عه ته پرنده رو چقدرخوشگله
ته: کوش؟ که ی هو ات لباسشو برداشت انداخت داخل کمدش
ته: منو ایسگا کردی
ات: نه رفتش
ته: من کجا بخوابم
ات: زمین
ته: هه کور خوندی سریع پریدم رو تخت
ات: جیغغغغغغغ من رو تختم حساسممممم
ات هم پرید رو تخت تا ته رو کتک بزنه
ته: عهههه خسیس فقط تخته
ات: فقط تخت الان نشونت میدم
با مشت میزد تو سینه ته
ته: دردم نیومد
ات: که اینطور
با یه مشت خیلی قوی زد تو شکم ته
ته از جاش پرید
ته: اییییی اخخخ درد دارههه بیعشورر
ات: الفرار
ته: وایسا الاغغغ
داشتن دنبال هم میدوعیدن که ات پاش رفت تو یکی از لباس هاش که زمین افتاده بود خورد افتاد زمین بخاطر وایستادن ات ته هم خورد به ات افتاد روش طوری که لباشون به هم خورد
بعد20ثانبه به هم زل زدن
ات زد تو جای حساس ته
ته: اییی میموننننن
ات: حقته اصلا بیا یه کاری کنیم سنگ کاغذ قیچی
ته: اییی اوکی اخ
ات: اگه من بردم من روتخت اگه تو بردی تو رو تخت
ته: اگه یکی امد
ات: اگه یکی امد...خب بینمون بالش میزاریم میخوابیم
ته: اوکی
سنگ کاغذ قیچی
هر دوسنگ آوردن
ته: خب بریم که من خوابم میاد
ات: بریم
بینشون بالش گذاشتن خوابیدن
ویو صبح ات
از خواب بیدار شدم دیدم که...
صبح شده(یاح یاح چی میخواستین😂)
برگشتم ببینم ته بیداره شده یانه دیدم بالا تنش لخته
ات: هی گاودیدم بیدار نمیشه زدم به سینه لختش
خدایا سیکس پک هارو چه باحاله دیدم که هنوز خوابه از فرصت استفاده کردم بهشون دست زدم داشتم دست میزدم که یکی دستمو گرفت
ته: خوشت امد(چشاش بستس)
ات: دستشو از از دست ته در آورد
ات: چی میگی نه اصلا چرا تو لختی خجالت نمیکشی
ته بلند شد نشد نشست
ته: اولن من همیشه شبا لخت میخوابم دومن من که از اونا ندارم خجالت بکشم
ات: از اوناچیه منحرف آشغال زد تو کله ته
ته: ایی مگه دروغ میگم
ادامه دارد
حمایت کنید🥺♥
12لایک
12کامنت
۱۳.۰k
۱۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.