پارت دوم
پارت دوم
ا/ت ویو
که دیدم تهیونگ بود که داشت با عصبانیت به ما نگاه میکرد
ته ویو
من واقعا عاشق ا/ت شده بوم نمیدونستم چیکار کنم ولی وقتی ا/ت رو با کوک دیدم خیلی عصبی شدم ، انگار ا/ت من رو فقط به عنوان ی دوست معمولی میبینه برای مهم نیستم ولی من عاشقشم و هیچ وقت دست از سرش برنمیدارم
ا/ت ویو
داشتم به ته فکر میکردم آخه چرا باید انقدر، عصبی باشه که با صدای کوک به خودم اومدم
کوک ،، ا/ت داری به چی فکر میکنی؟
ا/ت ،، اوه ببخشید اصلا حواسم نبود .
خب دیگه رسیدیم می تونی بری خونتون منم باید دیگه برم
ا/ت ،، باشه
رفتم خونه با مامانم و بابام سلام دادم رفتم اتاقم تکلیفم رو حل کردم رفتم خوابیدم
تقریباً ساعت ۶ بعد از ظهر بیدار شدم رفتم شام خوردم و خوابیدم ..
لایک کنید ❤️
ا/ت ویو
که دیدم تهیونگ بود که داشت با عصبانیت به ما نگاه میکرد
ته ویو
من واقعا عاشق ا/ت شده بوم نمیدونستم چیکار کنم ولی وقتی ا/ت رو با کوک دیدم خیلی عصبی شدم ، انگار ا/ت من رو فقط به عنوان ی دوست معمولی میبینه برای مهم نیستم ولی من عاشقشم و هیچ وقت دست از سرش برنمیدارم
ا/ت ویو
داشتم به ته فکر میکردم آخه چرا باید انقدر، عصبی باشه که با صدای کوک به خودم اومدم
کوک ،، ا/ت داری به چی فکر میکنی؟
ا/ت ،، اوه ببخشید اصلا حواسم نبود .
خب دیگه رسیدیم می تونی بری خونتون منم باید دیگه برم
ا/ت ،، باشه
رفتم خونه با مامانم و بابام سلام دادم رفتم اتاقم تکلیفم رو حل کردم رفتم خوابیدم
تقریباً ساعت ۶ بعد از ظهر بیدار شدم رفتم شام خوردم و خوابیدم ..
لایک کنید ❤️
۵۷.۲k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.