اندر حکایت باکلاس بودن

اندر حکایت باکلاس بودن

خانمه با کفش پاشنه بلند داخل خیابون پیچ و تاب خورون، جولان میده!
اما جمع کردن چادر یا مانتو بلند براش خیلی خیلی سخت شده !

ته ریش گذاشتن برای مد و کلاس میشه خوشتیپی!
اما برای محرم و مسجد که باشه میگن اُمل و شلخته !

چهارشنبه سوری نارنجک میزنه دیوار مردم نمی کسی مریض داره!
بعد در سال فقط سه روز هیئت بیرون بیاد میگن مریضا آسایش ندارن !

برای برد باخت الکی فوتبال میاد آرژانتین و عراقو می بنده به بار ناموسی!
بعد خود رو از نژاد پاک آریایی و از نسل کوروش و باشخصیت پارسی میدونه !

هر سال بدنش زیر سوزن و جوهر پر از تتو و خالکوبی میشه هیچی نیست!
اما یکی برای سید الشهدا سینه زنی می کنه، میگن چرا به بدن ضرر می زنید !

دسته ها و جشن های هالووین و شیطان پرستی شده افتخار!
دسته های سینه زنی محرم شده خار رفته تو چشمش !

برای نشر جملات جعلی و بی منبع کوروش سر و دست می شکنه و تازه خودشم میره مطالب نهج البلاغه رو به اسم کورش می زنه!
اما به نهج البلاغه پر از حکمت مولا علی که میرسه سکوت میکنه !
دیدگاه ها (۱۱)

ضرب‌ المثل‌ های مدیریتی عجیب از سراسر دنیا:1- جامایکا:قبل از...

اندر حکایت با کلاس▀باکلاس بودن▀▀▀تبریک کریسمس و ولنتاین و من...

متن از اقا مهدی 1987 من خلاصه اش کردم ..خیلی جالب وقشنگ بود ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط