ماه بنفشم
#Maah_Banafsham
#part16
امیر بود،امیر روز
_بهههه داش امیر گلممممم
≠سلاممم
_چطوریی چه عجب،چرا انقدر دیر رسیدی؟؟(با حالت مستی حرف میزنه)
≠قربونت،اشغال حداقل منتظر میموندی من میومدم بعد میخوردی
_ببخش،محراب بزور داد خوردم
≠اشکال نداره،محی کجاس؟؟
اشاره کردم به میز دختر هنوز داشت با این دختره لاس میزد،هنوز نتونسته بود مخ بزنه
≠چه زود دست به کار شده(با خنده)
_ارهههه
≠خو منم برم یه نوشیدنی چیزی بخورم بعد میام
_اوکی
#دیانا:
داشتیم حرف میزدیم که همون لحظه کاشی با رفیقش اومدن دقیقا میز پشتی ما نشستن یکم که گذشت رفیقش پاشد رفت سمت نوشیدنی ها که کاشی جاشو با رفیقش عوض کرد
تا اومد نگام کنه نگاهمو گرفتم به طرف نیکا
نگاش خیلی سنگین بود
بعد چند دقیقه رفیقش اومد بالاخرع چشم ازم ور داشت...
#part16
امیر بود،امیر روز
_بهههه داش امیر گلممممم
≠سلاممم
_چطوریی چه عجب،چرا انقدر دیر رسیدی؟؟(با حالت مستی حرف میزنه)
≠قربونت،اشغال حداقل منتظر میموندی من میومدم بعد میخوردی
_ببخش،محراب بزور داد خوردم
≠اشکال نداره،محی کجاس؟؟
اشاره کردم به میز دختر هنوز داشت با این دختره لاس میزد،هنوز نتونسته بود مخ بزنه
≠چه زود دست به کار شده(با خنده)
_ارهههه
≠خو منم برم یه نوشیدنی چیزی بخورم بعد میام
_اوکی
#دیانا:
داشتیم حرف میزدیم که همون لحظه کاشی با رفیقش اومدن دقیقا میز پشتی ما نشستن یکم که گذشت رفیقش پاشد رفت سمت نوشیدنی ها که کاشی جاشو با رفیقش عوض کرد
تا اومد نگام کنه نگاهمو گرفتم به طرف نیکا
نگاش خیلی سنگین بود
بعد چند دقیقه رفیقش اومد بالاخرع چشم ازم ور داشت...
۳.۷k
۰۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.