یه بار یه نفر بهم گفت : شمایی که قبلا یادتون میرفت واسه ا
یه بار یه نفر بهم گفت : شمایی که قبلا یادتون میرفت واسه امتحان بخونید چطوری بدون تقلب قبول میشدید🤔
گفتم : والا کی گفته بدون تقلب قبول میشدیم؟ ما با خرخونای کلاس هماهنگ میکردیم اونا چنتا صندلی جلوتر از ما بشینن بعد از گذشت نیم ساعت وقتی اسن اون خرخونو مینوشتیم بالای برگه بلند میشدیم که برگه رو بدیم بعد مراقب شبیه عقاب داشت نگامون میکرد و ماهم برای اینکه حواسشون رپ پرت کنیم ازش ساعت رو میپرسیدیم . مراقبا دوره ما ساعت دستشون نبود و گوشیشونم یه ده متری باهاشون فاصله داشت تا پشتشو میکرد به ما برگه رو جابه جا میکردیم و بعد مثلا داشتیم سوالارو چک میکردیم همونجوری سر تو برگه میرفتیم برگه رو میزاشتیم رو میز بعدم بدون اون که به ساعت گفتن مراقب توجه کنین در میرفتیم آخرشم نمرمون بیستتت .
و آخرشم تو چش بقیه همکلاسی هامونم میکردیم
دوره ما والا اصن معلما هوش نداشتن که بفهمن داریم تقلب میکنیم
گفتم : والا کی گفته بدون تقلب قبول میشدیم؟ ما با خرخونای کلاس هماهنگ میکردیم اونا چنتا صندلی جلوتر از ما بشینن بعد از گذشت نیم ساعت وقتی اسن اون خرخونو مینوشتیم بالای برگه بلند میشدیم که برگه رو بدیم بعد مراقب شبیه عقاب داشت نگامون میکرد و ماهم برای اینکه حواسشون رپ پرت کنیم ازش ساعت رو میپرسیدیم . مراقبا دوره ما ساعت دستشون نبود و گوشیشونم یه ده متری باهاشون فاصله داشت تا پشتشو میکرد به ما برگه رو جابه جا میکردیم و بعد مثلا داشتیم سوالارو چک میکردیم همونجوری سر تو برگه میرفتیم برگه رو میزاشتیم رو میز بعدم بدون اون که به ساعت گفتن مراقب توجه کنین در میرفتیم آخرشم نمرمون بیستتت .
و آخرشم تو چش بقیه همکلاسی هامونم میکردیم
دوره ما والا اصن معلما هوش نداشتن که بفهمن داریم تقلب میکنیم
۱.۱k
۲۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.