ما را

ما را
از مرگ
می ترسانند،
انگار
که ما زنده ایم ...


🖊 احمد شاملو
دیدگاه ها (۲)

با اینکه ننوشیدم از آن چشم شرابیمهمان کن از آن گونه مرا بوسه...

من به اندازهٔ دیوار تنهایی‌ خودسخن از عشق شنیدمو به اندازهٔ ...

ما را از مرگ می ترسانند،انگار که ما زنده ایم ...

«آدم ها همه می پندارند که زنده اند، برای آنها تنها نشانه‌ی ح...

نه آغاز و نه انجامما همچون خطی بی‌انتهادر امتداد سکوت کهکشان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط