حات باد و آفتاب

💛حكايت باد و آفتاب🙂
باد به آفتاب گفت: من از تو قوی ترم، آن پیرمرد را می بینی؟ شرط می بندم زودتر از تو کُتش را از تنش در می آورم.
آفتاب در پشت ابر پنهان شد و باد شروع به وزیدن گرفت. هرچه باد شدیدتر می شد پیرمرد کت را محکمتر به خود می پیچید. سرانجام باد تسلیم شد.
آفتاب از پس ابر بیرون آمد و با ملایمت بر پیرمرد تبسم کرد و طولی نکشید که پیرمرد از گرما عرق کرد و کتش را از تن درآورد.
آفتاب گفت: محبت قوی تر از خشم است. در مسیر زندگی گرمای مهربانی و تبسم از طوفان خشم و جنگ، راهگشاتر است...

‌‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌



┏━🦋━━•••━━━━┓
🦋✨ لایک وفالو کن ✨🦋
┗━━━━•••━━🦋━┛
دیدگاه ها (۰)

💛

✨⃢🦋↫ #حرمهمه گویند این جمعه بیا اما درنگی کناز اینکه باز عاش...

رهبر انقلاب:«حجاب به معنای چادر نیست،حجاب به معنای پوشیدن سا...

✅✅✅✅✅ ❌ بعضیا میگن :باحجاب ها و چادری ها از همه بدترن. "😳" ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط