یاد ایامی که با هم شور وحالی داشتیم

...
یاد ایامی که با هم شور وحالی داشتیم
بی‌غم‌ وعاشق کنارهم چه ‌رازی داشتیم

لحظه‌های‌عاشقی‌یک ‌نقش‌‌بود وقلب من
در میان برگ وباد با هم خیالی داشتیم

گاه آهنگی و آغوشم که گرم عشق بود
گاه زیر سقف‌ دل حال ‌وهوایی داشتیم

جام‌مستی چشم ‌زیبای تو بود و زندگی
بهترین‌رویای ‌من‌باهم‌ چه‌شوری‌ داشتیم

ماه را در مهر چشمان تو ‌می‌ دیدم همه
شام‌‌را بامست‌لب‌هایت سکوتی داشتیم

گوشه‌لب‌‌ها‌ چه‌چالی ‌کنده بود پروردگار
با زنخدان لبت هر لحظه حالی داشتیم

هرنفس صدراز می‌گفتیم ازگرمی عشق
در تب نا گفته‌هامان باز سوزی داشتیم
(ندا)
#سروده_های_عاشقانه
https://t.me/RomanticPoem
دیدگاه ها (۵)

عالم چه‌غوغا گشته‌است خورشید افول کرده استشوری به‌‌پا درسوگ ...

...تو نباشی ، دل من تنگ بهار است مرولب من بی لب تو، ‌می...

در نیمه راه زندگی تو رفتی و بی تو دل گرفتدوست‌ من بی ‌تو د...

...ای نگاهت از شراب ناب هم مستانه تربین عشاقت منم بر عشق تو ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط