آخرین شب پاییز
آخرین شب پاییز
دانه دانه آب می شود
دلم روی نگاه های شیشه ای
طعم انار می دهد حرفهایش
اورا از سبزترین جالیزها چیده ام
تنهایی ام را که قاچ می زند
چه کال است مهربانیش
دستهایم بوی آفتاب می دهد
پیوند می زنم زمستانی انگشتانش را
به پاییز رفتنم
در امتداد آخرین شب پاییزم
تا بچیند تلخ ترین حسرت ها را ا
ز باغ های خشکیده بادام ها
دانه دانه آب می شود
دلم روی نگاه های شیشه ای
طعم انار می دهد حرفهایش
اورا از سبزترین جالیزها چیده ام
تنهایی ام را که قاچ می زند
چه کال است مهربانیش
دستهایم بوی آفتاب می دهد
پیوند می زنم زمستانی انگشتانش را
به پاییز رفتنم
در امتداد آخرین شب پاییزم
تا بچیند تلخ ترین حسرت ها را ا
ز باغ های خشکیده بادام ها
- ۷۷۸
- ۳۰ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط