سالها با خیالت زندگی کردم

سالها با خیالت زندگی کردم
موهای سفید این روزا بیشتر بهم میاد
انگار چهرم جا افتاده تر شده
دل تنگیام بخشی از وجودم شدن
خیلی از اون روزای خوب میگذره
از روزایی که بیشتر داشتمت
کنارِ خودم
بغلِ خودم
توی روح و جسمم حل شده بودی
خنده هاتو میزاشتم تو جیب ساعتیم
عکستو زده بودم اتاقک چوبی ته سالن خونه قدیمی تا هرروز نگات کنم
من تورو همیشه کم داشتم
#فرزانه_خروشی #عاشقانه
دیدگاه ها (۲)

حضورش برایم هیچ اهمیتی نداشت اما غیبتش خیلی آزار دهنده بود.....

چقدر برایت سخت بود...فهمیدن این موضوع که تو تنها کسی هستی که...

برایت گل میخرمرز قرمزسِت لب هایتتا ببویی ببوسمت مست شوم #میل...

لب دریا برویم،تور در آب بیندازیم! و بگیریم طراوت را از آبریگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط