گنج سلیمانی

گنج سلیمانی /
تورا تشنه بودیم و هستیم هنوز / و افزون شود این عطش روز به روز
تو آبی روان بودی و این کویر / به دنبال آب ، هم به شب ، هم به روز
تو آرام جان بودی و هم قرار / گرفتی قرار و ببردی قرار
به هر سو که رفتی ، شدند دشمنان / پراکنده یا کشته یا در فرار
تو قاسم شدی تا که سهمی دهی / به مردم ز ایمان و از آگهی
و از گنج سلیمانیِ خویشتن / گذاری به جا ، گوهر همرهی /
علیرضا چخماقی
دیدگاه ها (۱۱)

زندگی جز این ، ترانه ندارد * مهر مادری ، کرانه ندارد * علیرض...

اسفند ، ماه فوری و فراری

هر لحظه ، یک فرصت /در گذر روزگار ، هر لحظه یک فرصت است / ...

فخر ایران زمین

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط