چهارشنبه داخل اصفهان بارون می اومد
چهارشنبه داخل اصفهان بارون می اومد.
منم با دوستام مثل همیشه داخل حیاط مدرسه بازی میکردیم اما یهو ....
زنگ بعد.
مدیر مدرسه مون اومد از همدیگه جدا مون کرد سه تامون رو هرکدوم تو سه کلاس مختلف حق نداشتن هر گونه صحبت داخل زنگ تفریح.
ازش متنفرم .
از مدرسه از معلمامون.
از مدیرمون.
از مدرسه .
از بارون .
از خودم د از دنیا.
منم با دوستام مثل همیشه داخل حیاط مدرسه بازی میکردیم اما یهو ....
زنگ بعد.
مدیر مدرسه مون اومد از همدیگه جدا مون کرد سه تامون رو هرکدوم تو سه کلاس مختلف حق نداشتن هر گونه صحبت داخل زنگ تفریح.
ازش متنفرم .
از مدرسه از معلمامون.
از مدیرمون.
از مدرسه .
از بارون .
از خودم د از دنیا.
- ۱۰۴
- ۲۷ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط