سناریو
#سناریو
موضوع= وقتی دخترشونیم و افسردگی داریم و یه شب اینقدر گریه میکنیم که بیهوش میشیم
نامجون= کل شبو بغلت میکنه و نوازشت میکنه و صبح باهات کلی حرف میزنه
جین= اول با اب بهوشت میاره و بعدشم کلی برات غذا درست میکنه و باهات حرف میزنم تا حالت خوب شه
یونگی=میزارتت رو تخت و وقتی نور ماه روی صورتت خوشگلت میوفته و رد اشکای روی صورتت نمایان میشه احساسی میشه و اونم گریه میکنه و صبح میبرتت پیش روانپزشک و هر کاری میکنه خوب شی
جیهوپ= خیلی ناراحت میشه و وقتی بهوش اومدی بغلت میکنه و ازت دلیل گریت رو میپرسه
جیمین= پری دریایی من چرا اون مرواریداتو هدر دادی نگفتی بابایی نابود میشه
تهیونگ= بهوشت میاره با اب
+بابا
تهیونگ=خوشگل من بیا بغلم ببینم چرا گریه کردی
جونگکوک= آخه الهی من دورت بگردم مگه نمیدونی من طاقت اشکاتو ندارم قول میدم دیگه هیچ وقت اینارو نریزی
💫میدونی خیلی دوست دارم؟
موضوع= وقتی دخترشونیم و افسردگی داریم و یه شب اینقدر گریه میکنیم که بیهوش میشیم
نامجون= کل شبو بغلت میکنه و نوازشت میکنه و صبح باهات کلی حرف میزنه
جین= اول با اب بهوشت میاره و بعدشم کلی برات غذا درست میکنه و باهات حرف میزنم تا حالت خوب شه
یونگی=میزارتت رو تخت و وقتی نور ماه روی صورتت خوشگلت میوفته و رد اشکای روی صورتت نمایان میشه احساسی میشه و اونم گریه میکنه و صبح میبرتت پیش روانپزشک و هر کاری میکنه خوب شی
جیهوپ= خیلی ناراحت میشه و وقتی بهوش اومدی بغلت میکنه و ازت دلیل گریت رو میپرسه
جیمین= پری دریایی من چرا اون مرواریداتو هدر دادی نگفتی بابایی نابود میشه
تهیونگ= بهوشت میاره با اب
+بابا
تهیونگ=خوشگل من بیا بغلم ببینم چرا گریه کردی
جونگکوک= آخه الهی من دورت بگردم مگه نمیدونی من طاقت اشکاتو ندارم قول میدم دیگه هیچ وقت اینارو نریزی
💫میدونی خیلی دوست دارم؟
- ۱۱.۶k
- ۰۶ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط