چشمش به روی قلب سردم ساه انداخت

چشمش به روی قلبِ سردم سايه انداخت
قلبم به تفسير ِ نگاهش ساده پرداخت

فهميد در اوج است و بی پايان و فهميد
با چشم هايش می شود يک آسمان ساخت

دل را به دريا يِ نگاهش،بی كران زد
و از هر آنچه غير او،آسوده دل آخت

طوفان شد و ابری شد و گردی به پاكرد
از سينه ام تا آسمان ِ ديده اش تاخت

با پله های پلک ها تا آسمان رفت
ياغی شد و پای قمارش دين و دل باخت

تنها خدا داند،كه هرگز هيچ قلبی
چون من بهايِ چشمهايش را نپرداخت...💟🌈

#عاشقانه
#خاصترینم◦•●◉✿
دیدگاه ها (۰)

نقش ِچشمان ِخمارت،چه كشيدن داردسايه ساران ِدو زلفت،چه لميدن ...

به تو که فکر میکنمهر ذره از وجودم شعر می شودبی تاب خواستن تو...

از کوچه زیبای تو امروز گذشتمدیدم که همان عاشق معشوقه پرستمدی...

حال همدیگر رو بپرسیمحتی اگر کاری از دستمان بر نیاید همین پرس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط