گفتم نمانده دیگر

گفتم نمانده دیگر
پایی برای رفتن

حرفی برای گفتن
اما طلوع خورشید

بار دگر به من گفت:
از جا دوباره بر خیز

باید دوباره رفتن
باید دو باره گفتن...
دیدگاه ها (۱۳۱)

آجی گلم آیلی عزیزم خیلی وقته که نیومدی بلاخره چن روز پیش اوم...

هموطن عزیزم #تسلیتعزیزتر از جانم #تسلیتبی گناه من #تسلیت کوه...

نه شگفت اگر بگویی که مرا نمی شناسیبلی ای بلا تو شاهی و گدا ن...

خدا اینجاستو یک پیدای ناپیداستنمی دانمولی او واقعا پیداستهم ...

شاید عمری باقی نباشد برای دوباره گفتن این حرف...اما بدان آنچ...

حرفی برای گفتن ندارم

حرفی برای گفتن نمونده:)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط