خانه

مطالب جدید

مطالب محبوب

عربي

دانلود اپلیکیشن

وبلاگ

سوالات متداول

درباره ما

قوانین

دسته بندی ها

«میترسم چشمانم را ببندم و بعد که ببینم تو دیگر آنجا نباشی

«میترسم چشمانم را ببندم و بعد که ببینم تو دیگر آنجا نباشی

«میترسم چشمانم را ببندم و بعد که ببینم تو دیگر آنجا نباشی».

از من:«ati10857»
چهارشنبه، ۱۸ مهر ۱۴۰۳
٠۱:۵٠

۴۷۶

۱۷ مهر ۱۴۰۳

دیدگاه ها

هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.

«گاهی فکر میکنم که در زنــدگــی تنها هستم و بعد یادم می ا

«گاهی فکر میکنم که در زنــدگــی تنها هستم و بعد یادم می ا

«زنـــدگــی پرفـکــــت نیــســـت اما من هنوز مامانــم رو

«زنـــدگــی پرفـکــــت نیــســـت اما من هنوز مامانــم رو

« رفتنت را تماشا میکردم و به این فکر بودم که اگر آن حرف ه

« رفتنت را تماشا میکردم و به این فکر بودم که اگر آن حرف ه

«باز هم خیره به تو نگاه میکردم و نمیدانستم که شاید تو هم

«باز هم خیره به تو نگاه میکردم و نمیدانستم که شاید تو هم

«و من و تو یک روز آزاد خواهیم گشت و آن موقع است که هردوی

«و من و تو یک روز آزاد خواهیم گشت و آن موقع است که هردوی

«و تو هیچگاه نفهمیدی که نگاه من بر روی تو بود».

«و تو هیچگاه نفهمیدی که نگاه من بر روی تو بود».

«و آغوش تو برایم مانند پناهگاهی در مقابل شلوغی هایی در اث

«و آغوش تو برایم مانند پناهگاهی در مقابل شلوغی هایی در اث

تو انقدر وجودت قشنگه که

تو انقدر وجودت قشنگه که

تو انقدر وجودت قشنگه که

تو انقدر وجودت قشنگه که

...

آوای کرمانشاه

آوای کرمانشاه

نصب برنامه ویسگون