از من بخواه که جان را فدا کنم

از من بخواه که جان را فدا کنم
ترسم که بیشتر از این خطا کنم

حالا که من به غمت مبتلا شدم
در عاشقی به چه کس اقتدا کنم

جائیکه عقل بجایی نمی رسد
جانا چگونه به عهدم وفا کنم ؟

راهی نمانده به جز این برای من
یا عقل یا که دلم را رها کنم

ظلمی اگر به کسی کرده ام بگو
میترسم اینکه به خو هم جفا کنم

با من بگو به من از خویش خویشتر
باید تو را به چه نامی صدا کنم
@fuoad
دیدگاه ها (۴۰)

تـو مرجــانے تـو در جــانے تـو مرواریــد غلتـانے اگر قلبم ، ...

قاصدڪ ڪوی نگارم ﺩور استچشمم از دیدن او معذور استبرو صد بوسہ ...

رسمی نباش پیش من .. اینجا اداره نیست قلبم سند به نام تو خورد...

نسبت عشق به من نسبت جان است به تنتو بگو من به تو مشتاق ترم ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط