نه جنون عشق دارمنه قرار بی قراری
نه جنون عشق دارم،نه قرار بی قراری
که فقط دلی است با من پر زخم های کاری
نه پناه تا نشستن،نه گریز تا گذشتن
من ودردهای ساکن،من وزخم های کاری
نفسم گرفت از دم ،نفسم گرفت از آدم
به جز آه برنیامد نفسی برای یاری
چه کنم اگر نبینم دل تنگ ابرها را
چه کنم اگر نبارم شب وروز را به زاری
من وعشق و ساده مردن که سری است تا سپردن
نه توان دل بریدن،نه قرار بردباری
همه عمر هرچه گفتم به زبان عشق گفتم
همه عمر عاشقی و همه عمر بی قراری
محمد حسین صفاریان
sookoot:-(
که فقط دلی است با من پر زخم های کاری
نه پناه تا نشستن،نه گریز تا گذشتن
من ودردهای ساکن،من وزخم های کاری
نفسم گرفت از دم ،نفسم گرفت از آدم
به جز آه برنیامد نفسی برای یاری
چه کنم اگر نبینم دل تنگ ابرها را
چه کنم اگر نبارم شب وروز را به زاری
من وعشق و ساده مردن که سری است تا سپردن
نه توان دل بریدن،نه قرار بردباری
همه عمر هرچه گفتم به زبان عشق گفتم
همه عمر عاشقی و همه عمر بی قراری
محمد حسین صفاریان
sookoot:-(
- ۲۰۳
- ۱۴ فروردین ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط