پارت

پارت7⃣
-خودجنابعالیم
-اها....بله....بابا.....این درو .....بازکن......پام له شده
یهویی درباز شد و پرت شد تو .....
-بفرمائید برای چی اومدید اینجا؟
-برای اینکه تورو ببرم
-اولا تو نه شما....دوما مگه من گونی برنجم که بخواید ببرید
خندیدوگفت
-خیل خب شما خوب شد؟
واااا این دیوونه شده؟😶 صبح داشت سرمو میکند الان داره میخنده......دوشخصیتیه؟
-نخیر خوب نشد......مثل اینکه خود شما بودید که منو صبح با لگد بیرون کردید........الان اومدید منو ببرید؟
دوباره خندید احتمالا چیزی مصرف نکرده؟
-من؟......کی؟......
-همین امروز صبح
دوباره زد زیر خنده انقدر خندید که اشکش درومد
-ببخشید کجای حرف من خنده دار بود؟
نشست رو کرسی بزرگی که گوشه ی حیاط بود پاشو جمع کردوگفت
-جونم براتون بگه هیچ جاش......من رادمانم.....رادوین برادر بزرگمه........مادوقلو اییم اصلا شبیه هم نیستیما نمیدونم چرا دیگران مارو باهم اشتباه میگیرن...... ولی خب من چند دقیقه کوچیکترم.....
-😲
تا قیافه منو دید دوباره خندید......این دیگه خیلی خوش خندس
-حقم داری.....هرکی مارو میبینه قاطی پاطی میکنه......خب خانم ایا وکیلم؟بابا خواستگاری نکردم که انقدر ناز میکنی
چقدر این پرروعه......هم خندم گرفته بود هم عصبانی شده بودم
-این چه طرز حرف زدنه پاشید......پاشید......از خونه من برید بیرون
از کرسی بلند شد یا خدا قدش دوبرابر من بود ولی من که کم نمیوردم
-بفرمائید راه خروج از این طرفه
بعد بی توجه به من رفت سمت خونه......بابا این دیگه کیه؟
آدرس تلگرام ما:
در حریم تو
😘 💜 💜 😍
https://telegram.me/darharimeto
#در_حریم_تو
کپی بدون ذکر منبع پیگرد الهی دارد 💜