گَشته ام یارب چو مجنون واله وبیمار دوست
گَشته ام یارب چو مجنون واله وبیمار دوست
میکُشد آخر مرا این حسرت دیدار دوست
آنقَدَر چشم انتظاری میکِشم در راه او
تا شوم شب زنده دار و عاشق بیدار دوست
عاشقِ رویش منم افتادهٔ کویش منم
داده ام دل را زِکَف کِی میشوم دلدار دوست
صاحب عصر و زمان است و ولیکَن غائب است
مانده ام یا للعجب در حکمت اسرار دوست
سلام بر عاشقان مهدی عجل الله
روزتـون مهدوی
میکُشد آخر مرا این حسرت دیدار دوست
آنقَدَر چشم انتظاری میکِشم در راه او
تا شوم شب زنده دار و عاشق بیدار دوست
عاشقِ رویش منم افتادهٔ کویش منم
داده ام دل را زِکَف کِی میشوم دلدار دوست
صاحب عصر و زمان است و ولیکَن غائب است
مانده ام یا للعجب در حکمت اسرار دوست
سلام بر عاشقان مهدی عجل الله
روزتـون مهدوی
۱.۰k
۲۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.