کیستی که من اینگونه به اعتمادنام خود رابا تو می گویمنان شادی ام را با تو قسمت می کنمبه کنارت می نشینم وبر زانوی تو اینچنین به خواب می رومکیستی که من این گونه به جددر دیار رویاهای خویش با تو درنگ می کنم!