ویو تهیونگ

ویو تهیونگ

پدرمو در آورد این بشر الآنم تو ماشین داره با اون سگه حرف میزنی

_اقا سگه از این به بعد من اربابتم فهمیدی زبون درازی کنی حبست میکنم

چرا داشت دیالوگ منو میگفت

+حالا اسیر بودنت و سر یه سگ خالی نکن
_شوخی کردم بابا من عین بعضیا با عذاب کشیدن یکی خوشحال نمیشم

+(پوزخند)اسمش و میخوای چی بزاری
_متضاد حال الآنم...جایو که معنیش میشه آزادی..
+عالیه ولی اذیتش نکن
_ارباب
+بله
_قراره آزادم کنین دیگه؟
+اگه ثابت کنی
_قول میدیدن
+اوم
رسیدیم عمارت آت با جایو رفت نشست تو حیاط
+پرنسس بیا تو
_ارباب یک دق..
+پرنسس حرف و چندبار میگن؟

اومد تو چرا من دارم این و نابود میکنم با کار هام اگه بدونه آزاد نمیشه قطعا افسرده میشه سگه بغلش بود و خیلی کیوت تر شده بود بدو بدو رفت دنبال یونتان و بغلش کرد رفتم جلوش

+پرنسس یونتان و کجا میبری
_میخوام باهم رل بزننن (کیوت)
+یونتان و بده به من
_نمیدم
+بده
که فرار کرد با یونتان و جایو رفت اتاقش و در و قفل کرد در و محکم زدم رفتم و درو کوبیدم

+پرنسس شیطونننن
_پرنسس شیطون خودتیییی

چرا آنقدر مودیه اینننن یا احترام می‌زاره یا جر میدهههه گوشم و چسبوندم به در
دیدگاه ها (۳)

ویو تهیونگگوشم و چسبوندم به در که صداشو شنیدمات ببینید یونتا...

ورق بزن گرل🫶🏻

_اهوم...اممم دوست دارم کوچیک باشه ولی وحشی باشه هرکس اذیتم ک...

دوستان اممم اسلاید دو لباس برده ها اسلاید سه لباس برده هایی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط