دلتنـگِ تنــگِ تنـگم، پایم توان نداردسـرشارم از گلایه، بغـضم زبان نداردتنهاتر از همیشه، در گریه گم شدم چوناین شهـرِ لعنتی هم، از تو نشان ندارد