▪ ️آیت الله سید حسن عاملی؛
▪ ️آیت الله سید حسن عاملی؛
__________________
(نمونه هائی از ارتباط عجیب بین معصوم و موالی معصوم)
💢 وقتی اویس قرنی تشریف آوردند مدینه، خلیفه دوم گفت: بایستی ما را نصیحت کنی. فرمودند: پیامبر را تو درک کردی. همان نصیحت هائی که از حضرت گرفتی برای تو بس است. گفت: نه! بایستی مرا نصیحت کنی. ایشان چند نصیحت فرمودند و در آخر فرمایشات خود فرمودند: می دانی در جنگ اُحُد کدام دندان پیامبر افتاده؟ گفت: نه! من نمی دانم. اویس فرمود: اما من می دانم کدام دندان مبارک حضرت افتاد! - تا هشتاد، نود سال قبل در منطقه اُحُد، بارگاهی بود در محل دفن دندان رسول الله6 که مسلمانان از آن مکان تبرک می جستند. حضرت وقتی در منا، موهای مبارک سرشان را کوتاه فرمودند، مسلمانان اجازه ندادند حتی یک مو، از سر رسول الله زمین برسد. آب وضوی حضرت را از باب تیمّن و تبرّک می بردند. کسی نمی گفت: این ها شرک یا کفر است. وهابیون که پیدا شدند همه این کارها را شرک و کفر نامیدند. این ها بودند که آن بارگاه را در منطقه احد با خاک یکسان کردند خلیفه دوم گفت: تو که در اُحُد نبودی از کجا فهمیدی کدام دندان مبارک رسول الله افتاده است؟ فرمودند: از آنجا که در آن زمان وقتی دندان مبارک حضرت شکست و افتاد، در همان لحظه همان دندان من افتاد!
هضم این فرمایش واقعاً سنگین است. بیانگر ارتباطی عجیب است.
- در روایات آمده است که حضرت سلمان وقتی والی مدائن بودند، چیزی را دلشان نمی خواست الّا اینکه همان را علی در کوفه دلشان می خواست «کان لا یهوی الا ما هوی علی» این چه ارتباطی است؟
- میدانید چرا گاهی انسان دلتنگ می شود؟ در روایت است که راوی از حضرت سؤال کرد: گاهی دلم می گیرد. هرچه فکر می کنم دلیل آن را نمی یابم. حضرت فرمودند: دلیل آن این است که دل امام زمان تو گرفته می شود و به تبع آن دل تو نیز گرفته می شود.
_________________
https://telegram.me/seyed_hasan_ameli
__________________
(نمونه هائی از ارتباط عجیب بین معصوم و موالی معصوم)
💢 وقتی اویس قرنی تشریف آوردند مدینه، خلیفه دوم گفت: بایستی ما را نصیحت کنی. فرمودند: پیامبر را تو درک کردی. همان نصیحت هائی که از حضرت گرفتی برای تو بس است. گفت: نه! بایستی مرا نصیحت کنی. ایشان چند نصیحت فرمودند و در آخر فرمایشات خود فرمودند: می دانی در جنگ اُحُد کدام دندان پیامبر افتاده؟ گفت: نه! من نمی دانم. اویس فرمود: اما من می دانم کدام دندان مبارک حضرت افتاد! - تا هشتاد، نود سال قبل در منطقه اُحُد، بارگاهی بود در محل دفن دندان رسول الله6 که مسلمانان از آن مکان تبرک می جستند. حضرت وقتی در منا، موهای مبارک سرشان را کوتاه فرمودند، مسلمانان اجازه ندادند حتی یک مو، از سر رسول الله زمین برسد. آب وضوی حضرت را از باب تیمّن و تبرّک می بردند. کسی نمی گفت: این ها شرک یا کفر است. وهابیون که پیدا شدند همه این کارها را شرک و کفر نامیدند. این ها بودند که آن بارگاه را در منطقه احد با خاک یکسان کردند خلیفه دوم گفت: تو که در اُحُد نبودی از کجا فهمیدی کدام دندان مبارک رسول الله افتاده است؟ فرمودند: از آنجا که در آن زمان وقتی دندان مبارک حضرت شکست و افتاد، در همان لحظه همان دندان من افتاد!
هضم این فرمایش واقعاً سنگین است. بیانگر ارتباطی عجیب است.
- در روایات آمده است که حضرت سلمان وقتی والی مدائن بودند، چیزی را دلشان نمی خواست الّا اینکه همان را علی در کوفه دلشان می خواست «کان لا یهوی الا ما هوی علی» این چه ارتباطی است؟
- میدانید چرا گاهی انسان دلتنگ می شود؟ در روایت است که راوی از حضرت سؤال کرد: گاهی دلم می گیرد. هرچه فکر می کنم دلیل آن را نمی یابم. حضرت فرمودند: دلیل آن این است که دل امام زمان تو گرفته می شود و به تبع آن دل تو نیز گرفته می شود.
_________________
https://telegram.me/seyed_hasan_ameli
۶۵۱
۳۰ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.